رشحاتی از قلم
بانوی وقار! بانوی شکیبایی! ای زینت کاشانه پدر!
آمدی تا مفهوم «صبر» را در قاموس باورها، مجسّم کنی.
آمدی تا گلواژه زیبای «عاشورا»، در ذهن زمان جاری شود.
آمدی تا عطر سیب، منزل به منزل، کاروانیان را همراهی کند.
آمدی تا ناله زنجیرها، شکُوه «کربلایی» شدن را تجربه نماید.
آمدی تا غرور دارالاماره ها، جایی در قاموس انسانیّت نداشته باشد.
آمدی تا فرو خفتگان جهل را با آخرین بشارت، به آزادی نوید دهی.
آمدی تا مفهوم «عطش» را در شوق «شهادت» بنشانی.
آخرین نظرات