بندگی حضرت علی علیه السلام در برابر خداوند
بندگی. امیرالمومنین فرمود من کاری نکردم. (انا عبد من عبید محمد) پیغمبر می گوید خدا(ما عبدناک حق معرفتک) من نتوانستم حق تو را ادا کنم. آنوقت من و شما امت پیغمبریم و راجع به نماز کسلیم. برادران و خواهران! نماز را جدی بگیرید. چند دقیقه با خدا حرف بزنید. همه رفقا ما را رها خواهند کرد. بچه های ما تا چهلم بلوز مشکی می پوشند، نوه های ما هم هفت روز یک بلوز سیاه می پوشند. قبر شما و قبر من هم در آینده معلوم نیست. خود شما که پای تلویزیون نشسته اید، قبر بابایتان، اگر بابایتان زنده است که خدا به سلامتش بدارد، اگر بابایت مرحوم شده خدا رحمتش کند. قبر بابایت را می دانی. قبر بابای بابایت را هم می دانی. قبر بابای بابای بابای بابا را می دانی؟ یعنی نسل چهارم می دانی قبرش کجاست؟ بنده محسن قرائتی قبر بابایم و قبر بابای بابایم را می دانم، قبر جد سومم را نمی دانم، در آینده قبر ما را هم نسلمان نخواهند دانست، یعنی فراموش خواهیم شد. آن کسی که ما را فراموش نمی کند خداست. ده دقیقه با خدا حرف بزنیم. به فقرا کمک کنیم. می شود دروغ نگفت. می شود غیبت نکرد.
امانت داری. قرآن در مورد چند تا پیغمبر از جمله حضرت نوح، یک، حضرت هود، دو، حضرت صالح، سه، یوسف، چهار، لوط، پنج، حضرت شعیب، شش، حضرت موسی، هفت. راجع به هفت تا پیغمبران این کلمه آمده که «إِنِّی لَكُمْ رَسُولٌ أَمِینٌ» الشعراء/107 ما امینیم. کلمه. . .
بحثم این است. انسان کامل. قلهاش انبیاست. انبیاء چه بودند؟ انبیاء تسلیم خدا، بنده خدا، امانتدار خدا. امین. آنوقت راجع به امیرالمومنین هم داریم که(و انت تقضی دینی و تنجز) پیغمبر به علی گفت که من می روم مدینه، تو دین من را ادا کن بعد ملحق شو به من. امین است. در زیارت امین الله ما به امیرالمومنین می گوییم(السلام علیک یا امین الله فی ارضه) انبیاء امینند، امیرالمومنین امین است.
درباره قدرت. راجع به قدرت داریم که حضرت ابراهیم فرمود «تَاللَّهِ» بَعْدَ الأنبیاء/57 بخدا قسم، «لَأَكِیدَنَّ أَصْنَامَكُمْ» نقشه برای بتهایتان می کشم. «ضَرْبًا بِالْیَمِینِ» الصافات/93 با قدرت بتهایتان را می شکنم. یک روز هم حضرت ابراهیم که دید شهر خلوت است مثل روزهایی هست که ما هم در ایران شهر خلوت می شود، حالا سیزده بدری جائی، یک روز که شهر خلوت شد تبر دست گرفت تنهائی همه بتها را شکست. امیرالمومنین هم در مکه همه بتها را شکست.
شجاعت حضرت علی علیه السلام در برابر دشمنان
شجاعت. «فَوَكَزَهُ مُوسَى فَقَضَى» القصص/15 حضرت موسی چنان سیلی زد در گوش یکی از منحرفین، جا در جا مرد. این که می خوانم آیه قرآن است «فَوَكَزَهُ. . . فَقَضَى». جادرجا کشتش. یعنی با یک مشت طرف را نابود می کرد. این قدرت حضرت موسی بود. امیرالمومنین هم همینطور بود. قلعه خیبر دری داشت، چهل نفر نمی توانستند تکانش بدهند و امیرالمومنین در را گرفت. جالب این است که فخر رازی و علمای سنی هم. . . منتهی می گویند این قدرت قدرت طبیعی نبوده، این یک قدرت نورانی، قدرت ملکوتی، قدرت روحانی. یک لقب های دیگر می دهند. چهل نفرتکان نمی توانستند بدهند، حضرت امیر روی یک دست گرفت. آنوقت یک کسی که یک همچین قدرتی دارد، باید در خانه بنشیند به زنش سیلی بزنند و هیچی نگوید. خیلی مهم است هان! آخر یک کسی جان ندارد، می گوید خب حالا جان نداریم، کاری از دستمان نمی آید. این همه قدرت داشته باشد. (لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار). در آسمان فرشته صدا زد. جوان می خواهید علی. شمشیر می خواهید ذوالفقار. (ضربت علی یوم الخندق افضل من عباده ثقلین) شمشیری که در خندق امیرالمومنین زد ارزشش از عبادت جن و انس بیشتر است. که در این جن و انس اگر. . باشد که دیگر به کجا می رسد.
صداقت. «یُوسُفُ أَیُّهَا الصِّدِّیقُ» یوسف/46 پیغمبر ما یوسف صدیق بود. «اِنَّهُ لَمِنَ. . » «قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْیَا» الصافات/105 اسماعیل «صَادِقَ الْوَعْدِ» مریم/54 راجع به ابراهیم، ادریس کلمه صادق آمده. صدیق کسی است که فکرش و چشمش و زبانش و عملش همه صداقت دارند. یعنی اینطور نیست که به زبان چیزی بگوید و بعمل کاری دیگر بکند. اگر همه کارها به هم تطبیق شد می گویند این آقا صدیق است. صادق یعنی زبانش صادق است، صدق می گوید. اگر کسی زبانا راست می گوید می گویند صادق است، اما اگر کسی زبانش و فکرش و عملش همه با هم صداقت داشت می گویند صدیق. قرآن راجع به بعضی انبیاء می گوید صدیق، در روایت هم داریم که(علی هو صدیق الاکبر) علی هم صدیق بود. «مِنْ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا» الأحزاب/23 بعضی از مومنین رجالی هستند که با عهد خدا صادقانه وفا کردند. روایت داریم امیرالمومنین بود.
تقوی. راجع به یحیی داریم «وَكَانَ تَقِیًّا» مریم/13 امیرالمومنین هم داریم(یعسوب المومنین)، (امام المتقین) برخوردش با عقیل برادرش. آمدند گفتند یک خرده، عقیل برادر حضرت امیر گفت آقا تو رئیس حکومت اسلامی هستی، یک خرده سهم ما را اضافه کن. فرمود جمعه بیا. جمعه بردش در نماز جمعه گفت جمعیت را می بینی؟ گفت بله. گفت تو که می گوئی اضافه یعنی حق این مردم را بدزدم. حق این مردم را بدزدم. درست است؟ در یک ماجرای دیگر هم می گویند آهن داغ کرد.
بحثمان چه شد؟ انسان کامل انبیا هستند. هر کمالی هر پیغمبری دارد علی بن ابی طالب هم دارد. این عصاره انبیاء است. این امام عزیز شهید شد. وصیت می کند. (الله الله فی القرآن) شما را بخدا، شما را بخدا، نگذارید قرآن کنار رود.
آخرین نظرات