موضوع: "امام صادق (علیه السلام)"
قَالَ علیهالسلام: لَا يَصْلُحُ الْمُؤْمِنُ إِلَّا عَلَى ثَلَاثِ خِصَالٍ التَّفَقُّهِ فِي الدِّينِ وَ حُسْنِ التَّقْدِيرِ فِي الْمَعِيشَةِ وَ الصَّبْرِ عَلَى النَّائِبَةِ.
امام صادق علیهالسلام فرمود: مؤمن جز به سه خصلت نیک نشود: فهم عمیق در دین، اندازهدارى نیکو در زندگانى و بردبارى بر ناگوارى.
(تحفالعقول، ص۳۵۸)
«اسماعیل بن جابر» می گوید: امام صادق(ع) نامه ای به یارانش نگاشت و به آنها فرمان داد آن را مطالعه کرده و به عنوان برنامه زندگی به کار بندند. اصحاب، هر کدام نسخه ای از آن را در نمازخانه منزل خود گذاشته بودند و بعد از هر نماز می خواندند.
«اسماعیل بن مخلد سراج» هم تأکید کرده است که این نامه از سوی امام صادق(ع) به همه یارانش ابلاغ شد. متن این نامه چنین است:(1)
بسم اللّه الرحمن الرحیم
از خداوند سلامتی بخواهید و در پی آرامش و وقار و سکون قلب باشید. شرم و حیا پیشه کنید و از آنچه خوبانِ پیش از شما از آن دور ماندند، دوری کنید.
… مبادا زبان را به دروغ، تهمت، گناه و دشمنی آلوده کنید، زیرا نگهداشتن زبان از آنچه خدا نمی خواهد و شما را از آن بازداشته است، نزد پروردگار نیکوتر است و آلوده کردن آن به آنچه خدا از آن نهی کرده، برای شما هلاکت بار و باعث دشمنی خدا و کری و کوری و گنگی روز قیامت است و شما را تبدیل به کسانی می کند که خداوند درباره آنان فرموده است: «صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لاَ یَرْجِعُونَ، کر و گنگ و کورند بنابراین به راه نمی آیند.» (سوره بقره، آیه 18)؛ و یا: «صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لاَ یَعْقِلُونَ» «کر و گنگ و کورند و نمی فهمند.» (سوره بقره، آیه 171)؛ «وَلاَ یُؤْذَنُ لَهُمْ فَیَعْتَذِرُونَ؛ به آن ها اجازه داده نمی شود که عذرخواهی کنند.» (سوره مرسلات، آیه 36).
مبادا کاری را انجام دهید که خداوند منع کرده است. خاموشی را پیشه خود سازید، جز در مواردی که نفعی اخروی و اجری الهی از ترک آن به شما می رسد. خدا را تقدیس، تسبیح و ستایش فراوان کنید، به درگاهش زاری نمایید و از خیری که در نزد اوست طلب نمایید، خیری که کسی را توان سنجش آن نیست و فهم به کنه آن نمی رسد.
با مشغول ساختن زبان به این موارد، آن را از اشتغال به محرمات الهی و گفته های باطل دور نگه دارید. گفته هایی که اگر گوینده آن بدون توبه و دوری از آن بمیرد، در آتش جهنم جاودان می شود. بسیار دعا کنید؛ زیرا بنده برای برآورده شدن حوایج خود از طرف خدا، وسیله ای بهتر از دعا، توجه، زاری و درخواست از درگاه او ندارد. به آنچه خدا تشویقتان کرده است رغبت کنید و دعوت او را بپذیرید تا رستگار شوید و از عذاب رهایی یابید. مبادا خود را شیفته چیزی کنید که خدا بر شما حرام کرده است؛ زیرا هرکس پرده حرمت الهی را بدرد، خدا میان او، بهشت و نعمت، لذت و کرامت آن که برای اهلش مهیاست، پرده ای ابدی می افکند.
چه بد می اندیشد کسی که به نافرمانی خدا و ارتکاب گناه فکر می کند و لذت چند روزه دنیا را، که ناپایدار و فانی است، بر جاودانگی در بهشت و لذت و کرامت آن ترجیح می دهد. وای بر چنین کسانی! چه تیره بخت و بدعاقبت و بدحال اند نزد پروردگار خود در روز رستاخیز. به خدا پناه ببرید که مبادا شما را در قیامت جزو این گروه قرار دهد و گرفتار عذابی سازد که آنان را به آن گرفتار ساخته است. ما و شما هیچ قدرت و نیرویی نداریم، مگر به لطف و عنایت خداوند.
ای نجات یافتگان! از خدا بپرهیزید! خدا نعمتی را که به شما داد کامل نمی کند، مگر این که شما هم مشکلاتی را که صالحان پیش از شما تحمل کرده اند تحمل کنید تا خود و اموالتان آزموده شوید. از دشمنان خدا بسیار آزار ببینید. با صبر آن را بر خود هموار کنید. آنان شما را خوار کنند و با شما دشمنی ورزند و بر شما ستم روادارند؛ شما این همه را برای رسیدن به رضای خدا و سرای آخرت تحمل کنید و خشم آتشین خود را در راه خدا فروخورید؛ حتی اگر شما را در عقیده ای درست، دروغ گو شمارند، دشمن دارند و با شما بر سر آن کینه ورزند. مصداق همه ی این موارد در کتاب خداست که جبرئیل بر پیغمبر(ص) فرود آورد و شما شنیده اید: «فَاصْبِرْ کَمَا صَبَرَ أُوْلُوا الْعَزْمِ مِنْ الرُّسُلِ وَلاَ تَسْتَعْجِلْ لَهُمْ، صبر کن همان طور که پیامبران اولوالعزم صبر کردند و درباره ی آنها شتاب مکن» (سوره احقاف، آیه 3)، و نیز: «وَلَقَدْ کُذِّبَتْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِکَ فَصَبَرُوا عَلَی مَا کُذِّبُوا وَأُوذُوا حَتَّی أَتَاهُمْ نَصْرُنَا وَلاَ مُبَدِّلَ لِکَلِمَاتِ اللّه ِ وَلَقَدْ جَاءَکَ مِنْ نَبَإِ الْمُرْسَلِینَ، پیش از تو را نیز دروغ گو شمردند و آنان بر آن تکذیب و آزار صبر کردند.» (سوره انعام، آیه 34). پیغمبر خدا و رسولان پیش از وی تکذیب شدند و آزار دیدند.
… در این موضوع تدبر کنید و آن را بفهمید و ندانسته نگیرید؛ زیرا هرکس این مطلب و سایر واجبات الهی را که خدا در قرآن بدان امر یا نهی کرده نادیده بگیرد، دین خدا را از دست داده، دل به نافرمانی خدا نهاده و باعث خشم او شده است و خداوند او را از صورت در دوزخ سرنگون می سازد.
… ای گروهی که به رحمت و رستگاری رسیده اید! خداوند نعمت را بر شما کامل کرده است. بدانید که خداوند به کسی اجازه نداده است حکم دین را به هوس و سلیقه یا نظر و قیاس دریافت کند. خدا قرآن را نازل و همه چیز را در آن بیان کرده است. برای قرآن و آموختن آن نیز کسانی را اهلیت داده است و روا نیست آنان که خدا علم قرآن را به آنها سپرده، به دلخواه و رأی و قیاس، معنای آن را تفسیر کنند؛ چون خدا آنان را با این علم، بی نیاز و ارجمند نموده است. آنان همان اهل ذکرند که خدا به بندگان خود دستور داده از آنها پرسش کنند و هرکس که خود خواست، به راه راست هدایت کرده و از علم قرآن، به اجازه ی خدا و به اندازه ای که به خدا و به راه حق راه یابد، به او بدهند. آن ها کسانی اند که هیچ کس از دانشی که خدا آنها را با آن گرامی داشته و به آنها سپرده روگردان نمی شود؛ مگر این که در علم خدا و اصل آفرینش و عالم روح بدبخت شناخته شده باشد. این گروه نیز آنان اند که از اهل ذکر و کسانی که علم قرآن بدانها داده شده و سؤال از آنها واجب است رومی گردانند و به دلخواه و سلیقه و رأی و قیاس خود عمل می کنند؛ تا آن جا که شیطان در آنها نفوذ می کند؛ زیرا اهل ایمانِ دارای علمِ قرآن را کافر، و منکران آن را مؤمن می شناسند و بسیاری حلال های الهی را حرام و حرام های الهی را حلال می سازند.
این تمامی ثمره هوای نفس آنان است و با این که رسول خدا، پیش از مرگش به آنها سفارش کرده بود، گفتند: «پس از این که خدای عزوجل رسول خود را از ما گرفت و بعد از سفارشی که او به ما کرده و دستوری که به ما داده، برای ما رواست به آن چه رأی مردم بر آن قرار گرفته، عمل کنیم؛ گرچه خواست مردم، مخالف نظر خدا و رسولش باشد». هیچ کس بر خدا دلیرتر و گمراهی اش آشکارتر از افرادی نیست که این روش را در پیش گرفته و پنداشته اند که چنین چیزی بر آنان رواست. به خدا قسم، حق خداوند بر خلقش آن است که در زندگی و پس از مرگ محمد(ص) از او فرمان برند. آیا این دشمنان خدا می توانند بگویند یکی از کسانی که با محمد(ص) اسلام آورد، به قول و رأی و قیاس خود عمل می کرد؟ اگر بگوید آری، به خدا دروغ بسته و به پرتگاه دور گمراهی افتاده اند و اگر نه بگویند و بپذیرند که بر هیچ مسلمانی جایز نیست به رأی و دلخواه و قیاس خود کار کند، علیه خود اعتراف کرده و دلیل را پذیرفته اند و از کسانی اند که اعتقاد دارند پس از مرگِ رسول خدا هم باید از خدا اطاعت کرد و فرمان برد. خداوند هم که گفتارش حق است می فرماید: «وَمَا مُحَمَّدٌ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِیْن مَّاتَ أَوْ قُتِلَ انقَلَبْتُمْ عَلَیآ أَعْقَبِکُمْ وَمَن یَنقَلِبْ عَلَی عَقِبَیْهِ فَلَن یَضُرَّ اللَّهَ شَیْءًا وَسَیَجْزِی اللَّهُ الشَّکِرِینَ؛ نیست محمد مگر رسولی که بسی رسولان پیش از او بودند و رفتند. آیا اگر او مُرد یا کشته شد، شما به دوران جاهلیت برمی گردید و مرتجع می شوید؟ هرکه بر خود بچرخد (و از دین برگردد) هرگز به خدا زیانی نرساند و خدا به زودی شاکران را پاداش دهد.» (سوره آل عمران، آیه 144).
این برای آن است که بدانید باید در زندگی و پس از مرگ محمد(ص) از خدا اطاعت شود و فرمانش پیروی گردد؛ همان گونه برهیچ کس روانیست درزندگی محمد(ص) به دلخواه و رأی و قیاس خود که مخالف امر و فرمان محمد(ص) است عمل کند. بر کسی نیز روا نیست بعد از محمد(ص) به دلخواه و رأی و قیاس و سنجش خود عمل نماید.
… بسیار به درگاه خدا دعا کنید! زیرا خداوند بندگان مؤمنی را که به درگاهش دعا می کنند دوست دارد و به آنان وعده اجابت داده است و دعای مؤمنان را در روز قیامت جزو عمل آنان محسوب می کند که به نعمت بهشت آنان بیفزاید. در هر ساعتی از شب و روز و تاحدی که می توانید خدا را یاد کنید؛ زیرا خدا فرمان داده است او را یاد کنند و او هم به یاد مؤمنانی است که در یاد او هستند. و بدانید که خدا هرکدام از بندگان مؤمنش را که او را یاد کنند، به خیر یاد می کند.
در عبادتش بکوشید! زیرا هر چیزی از طرف خدا به کوشش در طاعت او و دوری کردن از آنچه در ظاهر و باطن قرآن حرام کرده است، فراهم می آید. خدای تبارک و تعالی فرمود: «وَذَرُوا ظَاهِرَ الاْءِثْمِ وَبَاطِنَهُ؛ از گناه ظاهر و گناه باطن دوری جویید». (سوره انعام، آیه 120).
بدانید هرچه خدا به دوری از آن دستور داده، آن را حرام کرده است. از آثار و دستورهای رسول خدا و روش او پیروی و بدان عمل کنید و از خواسته های نفسانی و آرای شخصی خود پیروی ننمایید که نتیجه ی آن گمراهی است. بی شک، گمراه ترین مردم در نزد خدا، کسی است که پیرو خواسته های نفسانی و رأی خود باشد، نه هدایت خدا. تا می توانید به خود نیکی کنید؛ زیرا هر کار خوبی که انجام می دهید خوبی به خود شماست و اگر هم بد کنید به خود کرده اید. با دیگران مدارا کنید و آنها را بر گردن خود سوار نکنید، تا با این روش خدا را هم اطاعت کرده باشید.
یكی از مهمترین انتظارات امام صادق(علیهالسلام) از شیعیانش این است كه از نظر رفتار، به دنبال انجام كارهای نیك و شایسته باشند و از نظر اخلاقی برخوردار از اوصاف نیك و پسندیده، و قرین اخلاق زیبای اسلامی باشند. حضرت بر این انتظار سخت پای فشرده و با بیانهای مختلفی آن را ابراز فرموده است، در یك جا میفرماید:
«شیعتنا اهل الهدی و اهل التقی و اهل الخیر و اهل الایمان و اهل الفتح و الظفر(1)؛ شیعیان ما اهل هدایت و تقوا، اهل خیر و نیكی و اهل ایمان و پیروزی و موفقیت میباشند. در جای دیگر فرمود: به خدا قسم شیعه ما نیست مگر كسی كه عفت شكم را داشته باشد (و از خوردن حرام دوری نماید) و برای خدا عمل كند و امید ثواب از او داشته باشد و (تنها) از عقاب او ترس داشته باشد.»(2)
و گاه با بررسی بازتاب اعمال نیك شیعیان و اخلاق برجسته آنها در جامعه، انتظار خویش را با تأكید بیشتری از پیروان خود اعلام میدارد، از جمله میفرماید: «به هر كس كه پیرو ما است و به گفتههای ما گوش فرا میدهد سلام مرا ابلاغ كن، و (بگو) من همه شما (شیعیان) را به تقوا، پرهیزكاری در دین، و تلاش و كوشش در راه خدا، و راستگویی و امانتداری، و سجده طولانی، و نیكو همسایهداری …، سفارش میكنم، زیرا هرگاه كسی از شما به این سفارشات من عمل كند مردم میگویند: این «جعفری مذهب» (و شیعه) است. و من از این (اثر اجتماعی) و از اعمال شما شادمان میشوم و سایر مردم نیز میگویند: این است روش ادب و تربیت امام صادق(علیهالسلام): ولی اگر برخلاف این (روش صادقانه و مورد انتظار) بودید، من از عملكرد شما غمگین و شرمنده میگردم!! و مردم نیز (با ناراحتی) خواهند گفت: این هم اثر تربیتی امام صادق(علیهالسلام)!! (و این هم شیعه امام صادق(علیهالسلام).»(3)
بیاییم با اعمال و رفتارمان باعث شرمندگی امامان خود نشویم و آبرو و عظمت آنها را حفظ كنیم.
امام صادق(علیهالسلام) در جای دیگری از شیعیان درخواست میكند كه: «كونوا لنا زینا ولا تكونوا علینا شیناً، قولوا للناس حسنا واحفظوا السنتكم و كفوا عن الفضول و قبح القول(4)؛ (شیعیان) زینت ما باشید نه باعث ملامت و سرزنش ما، با مردم نیكو سخن بگویید، و زبانتان را حفظ كنید و از زیادهروی و زشتگویی بازدارید.
یكی از شیعیان حضرت به نام «شقرانی» از تقسیم بیت المال توسط خلیفه وقت «منصور دوانیقی» محروم ماند، در كنار خانه خلیفه منتظر فرصت بود تا با شفاعت و وساطت كسی حق خود را بگیرد، حضرت صادق(علیهالسلام) سهم او را گرفت و به وی داد آنگاه فرمود: ای شقرانی اعمال نیك از همه نیكو است، ولی از تو نیكوتر است چون به ما نسبت داری (و شیعه ما هستی) و كارهای زشت از همه زشت است ولی از تو زشتتر است(چون كه به ما نسبت داری).»(5)
امام صادق(علیه السلام) فرمود: (شیعیان) زینت ما باشید نه باعث ملامت و سرزنش ما، با مردم نیكو سخن بگویید، و زبانتان را حفظ كنید و از زیادهروی و زشتگویی بازدارید.
لازم به یادآوری است كه شقرانی از خدمتگزاران پیامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) بود و عمر طولانی كرده بود و تا زمان امام صادق(علیهالسلام) زنده بود، ولی گرفتار مشروب بود، لذا امام صادق (علیهالسلام) به او تذكر داد كه تو با دیگران تفاوت داری، تو به ما اهل بیت نسبت داری لذا احترام این مقام و موقعیت را حفظ كن، چرا كه شیعه باید اهل عمل نیك، ورع و پرهیزكاری باشد، چنان كه امام صادق(علیهالسلام) فرمود: «احق الناس بالورع آل محمد و شیعتهم، كی تقتدی الرعیه بهم(6)؛ سزاوارترین مردم به تقوا و دوری از حرام، آل محمد(صلی الله علیه و آله) و شیعیان آنها هستند، تا سایر مردم نیز به آنان تأسی نمایند.
در این زمینه امام صادق(علیهالسلام) فرمود: «كونوا دعاة الناس بغیر السنتكم لیرو امنكم الورع و الاجتهاد و الصلاة و الخیر فان ذلك داعیه(7)، مردم را با غیر زبان خود به كارهای نیك دعوت كنید، تا آنان از شما تقوا و ورع و تلاش و كوشش در نماز و كارهای خیر ببینند، و این راه(عمل) جاذبه بیشتری دارد (و بهتر مردم را به سوی نیكیها جذب میكند.)»
پینوشتها:
1- اصول كافی، ج2، ص 233 .
2- صفات الشیعه، ص 49 .
3- وسائل الشیعه، ج 8، ص 389 .
4- ابوالفضل طبری، مشكوة الانوار، ص 173 .
5- شیخ عباس قمی، سفینة البحار، ج 1، ص 708 / مناقب ابن شهر آشوب، ج 4، ص 236 .
6- سفینة البحار، ج 2، ص 643 .
7- اصول كافی، ج 2، ص 78 / سفینة البحار، ج 2، ص 643 .
گروه دین و اندیشه تبیان، مهری هدهدی .
واقعا این حدیث جای تأمل داره…
یه کم فکر کنیم….
مگه هدف نهایی رسیدن به قرب و رضای الهی نیست…
وسیله هم مهیاست…
پس بسم الله…
حدیث اول :
من أحب لله و أبغض لله و أعطي لله فهو ممن كمل إيمانه .
امام جعفر صادق (ع) : هر كه براي خدا دوست دارد و براي خدا دشمن دارد و براي خدا عطاء كند ، از كساني است كه ايمانش كامل است .
اصول كافي ، ج 3 ، ص 189
حدیث دوم :
ان المسلمين يلتقيان ، فافضلهما أشدهما حبا لصاحبه .
امام جعفر صادق (ع) : از دو مسلمان كه به هم برخورد مي كند آن كه ديگري را بيشتر دوست دارد بهتر است .
اصول كافي ، ج 3 ، ص 193
حدیث سوم :
جعل الخير كله في بيت و جعل مفتاحه الزهد في الدنيا .
امام جعفر صادق (ع) : همه خير در خانه اي نهاده شده و كليدش را زهد و بي رغبتي به دنيا قرار داده اند .
اصول كافي ، ج 3 ، ص 194
حدیث چهارم:
اذا أراد الله بعبد خيرا زهده في الدنيا و فقهه في الدين و بصره عيوبها و من أوتيهن فقد أوتي خير الدنيا و الاخرة .
امام جعفر صادق (ع) : چون خدا خير بنده اي را خواهد او را نسبت به دنيا بي رغبت و نسبت به دين دانشمند كند و به دنيا بينايش سازد و به هر كه اين خصلتها داده شود خير دنيا و آخرت داده شده .
اصول كافي ، ج 3 ، ص 196
حدیث پنجم:
خف الله كأنك تراه و إن كنت لا تراه فإنه يراك .
امام جعفر صادق (ع) : چنان از خدا بترس كه گويا او را مي بيني و اگر تو او را نمي بيني او تو را مي بيند .
اصول كافي ، ج 3 ، ص 110
حدیث ششم :
كان أميرالمؤمنين صلوات الله عليه يقول : أفضل العبادة العفاف .
امام جعفر صادق (ع) : اميرالمؤمنين عليه السلام مي فرمود : بهترين عبادت عفت است .
اصول كافي ، ج 3 ، ص 125
حدیث هفتم :
قال رسول الله : من ترك معصية لله مخافة الله تبارك و تعالي أرضاه الله يوم القيامة .
امام جعفر صادق (ع) : پيامبر خدا فرمود : هر كه گناهي را براي خدا و ترس از او ترك كند خدا او را در روز قيامت خشنود گرداند .
اصول كافي ، ج 3 ، ص128
حضرت امام صادق(علیه السلام) به اصحاب خود فرمودند: سخنی را از من بشنوید که از اسبان نشان دار (قیمتی) برای شما بهتر و ارزشمندتر است.
1. هیچ یک از شما سخنی را که به کار او نیاید نگوید، و بسیاری از سخنانی هم که به کارش آید رها کند تا اینکه جای آن را بیابد؛ زیرا بسا گوینده ای که نابجا سخنی را بگوید و با آن سخن بر خود جرم و جنایتی به وجود آورد.
2. هیچ یک از شما با مردمان نابخرد و یا انسان های بردبار مجادله و ستیزه جویی نکند که هر کس با شخص بردبار ستیزه کند، او را از خویش رانده است و کسی که با جاهلی ستیزه کند او را به هلاکت انداخته است.
3. یاد کنید از برادر دینی خود در غیاب او به بهترین وجهی که دوست دارید او در غیابتان شما را یاد کنید.
4. عمل و رفتار شما همانند رفتار کسی باشد که می داند در برابر احسان و نیکی پاداش گیرد، و در برابر جرم وگناه بازداشت شود.
منابع:
جامع احادیث شیعه، جلد13، ص508
وسائل الشیعه، جلد12، ص194
امالی شیخ طوسی، ص224
احادیث الطلاب، ح2866
مستدرک سفینه، جلد9، ص165
بحارالانوار، جلد2، ص130
بحارالانوار، جلد78، ص196
آخرین وصیت امام صادق (علیه السلام) به هنگام شهادت
ابوبصیر روایت میکند که:
پس از شهادت امام صادق علیه السلام برای عرض تسلیت نزد همسرش، ام حمیده، رفتم. ام حمیده گریست و من نیز از گریهی او گریستم.
سپس فرمود:« اگر هنگام احتضار امام صادق علیه السلام اینجا بودی، صحنه عجیبی میدیدی: او در آخرین لحظات چشمهایش را گشود و فرمود « تمام خویشان مرا جمع کنید.» وقتی همه خویشان و بستگان بر بالینش جمع شدند، امام نگاهی به آنان کرد و فرمود:
« شفاعت ما به هر کس که نماز را سبک بشمارد نخواهد رسید »
آخرین نظرات