در آن نفس که بميرم در آرزوي تو باشم بدان اميد دهم جان که خاک کوي تو باشم به وقت صبح قيامت که سر ز خاک برآرم به گفت و گوي تو خيزم به جست و جوي تو باشم به مجمعي که درآيند شاهدان دو عالم نظر به سوي تو دارم غلام روي تو باشم به خوابگاه عدم گر هزار سال بخسبم… بیشتر »
آخرین نظرات