سوال:
چرا با اینکه سردار سلیمانی شهید شدند و همه گناهانش پاک شده باز زمان تدفین ایشان عبا رهبری تربت و پرچم امام حسین وانگشتر همراه با شهید دفن شد مگر شهید شدن باعث پاک شدن گناهان نمی شود؟؟
جواب:
روایت داریم که با اولین قطره خونی که از شهید بر زمین میریزد تمام گناهان او بخشیده میشود به جز حق الناس.
لذا بحث حق الناس بسیار حائز اهمیت است.
✅اولا اینکه انسان حق الناسی به گردن داره یا نه رو فقط خدا میدونه. فقط خداست که آگاه به نهان و آشکار ماست ، لذا در نماز میت میخوانیم :خدایا ما جز خوبی از این میت نمیدانیم ولی تو نسبت به او از همه ما داناتری.
ضمن اینکه بسیاری از این موارد رو نه به صورت عمدی بلکه به صورت غیرعمدی ممکنه انسان مرتکب بشه و حتی خودشم اطلاع نداشته باشه. کما اینکه فلسفه دادن رد مظالم هم همینه.
هر چند این شهید بزرگوار بسیار در این زمینه دقت نظر داشتند.
✅ ثانیا همانطور که گفتیم اگر انسان، هیچ گناهی هم نداشته باشد از جهت علو در درجات، باز نیازمند این موارد و خیرات و مبرات بازماندگان خواهد بود. ما حتی برای امامزاده ها هم قرآن میخوانیم و هدیه میکنیم و یا خیراتی داریم همه اینها به جهت علو درجات در بهشت هست.
✅ثالثا این سیره بسیاری از بزرگان و علما بوده که به جهت آمادگی بیشتر برای سفر آخرت، وصیت میکردند تبرکی حضرت سیدالشهداء و دیگر ائمه ع با آنها دفن شود. به عنوان مثال، وصیت نامه آیت الله مرعشی نجفی به پسرشان مطالعه شود.
✅رابعا همه اینها تذکری برای ماست.
در این زمینه ذکر یک نمونه تاریخی به نظر مفید میرسه، نقل است که فاطمه بنت اسد مادر امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام، با آن مقام شامخ، پیراهن پیامبر اکرم صلی الله علیه را درخواست کردند که پس از مرگ بر تن ایشان پوشانده شود تا به حرمت آن پیراهن، از عذاب قبر در امان باشند.
لذا هیچکس جز خدا نمیداند که در این راه پر فراز و نشیب آخرت بر انسان چه میگذرد و باید با توشه کامل قدم در این راه نهاد.
به نظر میرسد همه اینها تلنگری برای ماست که به فکر زاد و توشه برای آخرتمان باشیم و بهترین توشه همان تقواست.
امام صادق (علیهالسّلام) فرمودند: «بیگمان فاطمه بنت اسد مهربانترین مردم به پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بود و از پیامبر خدا شنید که میفرمود: بیگمان مردم در روز قیامت لُخت مادر زاد محشور میشوند، پس فاطمه بنت اسد گفت وای از رسوایی!»
سپس پیامبر خدا به او گفت: «من از خدا میخواهم که تو را پوشیده برانگیزد.» و نیز شنید که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از فشار قبر یاد میکند، پس گفت وای از ناتوانی، پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) خدا به او فرمود: «من از خدا میخواهم که از این (فشار قبر) کفایتت کند.»
?فاطمه بنت اسد وقتی بیمار شد، پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را وصی خود قرار داد و وصیتش را به پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نمود و پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) قبول کردند.
روزی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نشسته بود که امیرالمؤمنین گریان نزدش آمد، پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود، چه چیزی گریانت کرده است. عرض کرد: مادرم فاطمه درگذشت؛ پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمودند: «و نیز مادر من به خدا سوگند!» و شتابان برخاست و به درون خانه آمد، سپس به او نگریست و گریست.
?امام علی (علیهالسّلام) فرمودند: «چون مادر ما فاطمه بنت اسد درگذشت. پیامبر خدا او را در پیراهن خود کفن کرد و بر او نماز گزارد و بر او هفتاد تکبیر گفت و در قبرش فرود آمد و به اطراف قبرش اشاره مینمود، گویی که آن را فراخ و بر او هموار میکرد و از قبرش بیرون آمد، در حالی که اشک از چشمانش روان بود و بر قبر او خاک میریخت، پس چون از قبرستان بیرون رفت، «عمر بن خطاب» به ایشان عرض کرد: ای رسول خدا دیدم کاری برای این زن کردی که برای هیچ کس نکردی حضرت فرمودند: ای عمر این زن مادر من بود، پس از مادرم که مرا بزاد، ابوطالب احسان میکرد و صاحب سفره بود و ما راخوراک و طعام میداد، پس این زن همه سهمش را به من میداد و جبرئیل از سوی پروردگارم به من خبر داد که او اهل بهشت است و جبرئیل به من خبر داد که خدای عزوجل به هفتاد هزار فرشته فرمان داد تا بر او نماز بگذارند.
? حضرت خطاب به فاطمه بنت اسد میفرمود: «رَحِمَک اللّه یا اُمّی بعد امّی».
?همچنین نقل شده وقتی از حضرت پرسیدند که شما این کار را با هیچکس نکردید، فرمود: «اِنَّهُ لَمْ یَکُنْ أَحَدٌ بَعْدَ أَبِی طالِب أَبَرّ بی مِنْها، اِنَّما أَلْبَسْتُها قَمِیصی لِتُکْتَسی مِن حُلَلِ الْجَنَّة وَ اضْطجعت مَعَها لِیُهَوّن عَلَیها ضغطة القبر»
بعداز عمویم ابوطالب از او خوشرفتارتر برایم کسی نبود، لذا پیراهنم را به او پوشاندم تا با زینتهای بهشتی پوشانده شود و با او غمگین شدم تا ناراحتیهای قبر بر او آسان شود.
آخرین نظرات