وحدت شیعه و سنی
تسنن محمدی و تشیع علوی در انتهای مسیر رسیدن به کمال دین اسلام به هم می رسند و چون در چهره هم نیکو می نگرند هر کدام خود را در دیگری می بینند. یکی از مهم ترین دلایل ماندگاری و گسترش اسلام وجود دو مذهب تشیع و تسنن در نظام ساختاری مکتب اسلام بود. دیر زمانی است که حکمای بزرگ جهان بشریت درباره ی امت واحد و وحدت عالم انسانی، مدینه فاضله، حکومت ایده آل یا حکومت واحد جهانی آرزوها کرده و طرح ها داده اند. شاید بیش از چهل هزار سال از تاریخ پیدایش این ایده مقدس می گذرد و از چهار هزار سال قبل، فلاسفه و حکیمان زیادی در نقاط مختلف جهان برای ایجاد چنین وحدتی اقدام عملی نموده و به پا خاسته اند. هر یک از حکما و فیلسوفان برای رسیدن به این هدف مقدس و عالی طرحی داده اند، اما نقشه ی انبیای الهی واحد است. پیامبران در طول دوازده هزار سال تاریخ مدون دینی، بیش از یک طرح پیشنهاد نکرده اند و آن طرح وحدت جهانی بر اساس اصول قولوا لا إلهٌ إلاّ الله تفلحو، إلَهُکُم إلهٌ واحد و قل هو الله أحد است. پیامبران متفقاً گفته اند: اگر می خواهید جامعه ای پر سعادت ایجاد کنید، یکتاپرست باشید. مسلمانان واقعی که در عشق نسبت به خدای محمد(ص) و خود آن حضرت، وحدت نظر دارند؛ به معنای آن است که یکدیگر را نیز دوست دارند. زمانی که در ایمان آوردن به الله و پیامبرش هم صدا و هم عقیده هستند، همگی برادر محسوب می شوند و قرآن چه زیبا فرموده است که: (إنّما المؤمنون إخوة)([1])؛ اهل ایمان با یکدیگر برادر هستند. به جرأت می توان گفت که عامل اصلی شکست و بدبختی مسلمانان تفرقه و دشمنی و نفرت است. یکی از مهم ترین دلایل ماندگاری و گسترش اسلام وجود دو مذهب تشیع و تسنن در نظام ساختاری دین اسلام است؛ همان گونه که وجود احزاب سیاسی درون یک نظام سیاسی سبب رشد و تداوم نظام و شکوفایی استعدادهای نهفته آن می شود، وجود مذاهب گوناگون درون یک دین نیز سبب گسترش و ماندگاری آن دین می گردد. منطق علمای سنی پیرو تسنن محمدی، نه تسنن اموی نیز از منطق علمی و انصاف اسلامی علمای بزرگی الهام می گیرد که هرچند از طرف خلفای اموی به عنوان رییس مذاهب رسمی اهل سنت معین شدند، اما همواره به شاگردی امام جعفر صادق(ع) معترف بوده و خود را مجتهد و محققی ساده معرفی می کردند که نظراتشان برای هیچ کس قابل تقلید نبوده و چیزی فراتر از یک نظریه فقهی نمی تواند باشد. منصور دوانیقی، خلیفه عباسی از مالک، رییس مذهب مالکی می خواهد که کتاب فقهش را کتاب رسمی کرده و پیروی از آن را به همه ی ملل اسلامی اعلام کند، اما مالک می گوید: مردم را در آنچه برای خویش انتخاب می کنند، آزاد بگذار. شافعی و ابوحنیفه هم هر دو اعتراف می کنند آنچه را که فتوا داده اند تنها در حکم یک نظریه است و هرگز راضی نیستند که کسی بدون تحقیق و بررسی و تعقل، نظراتشان را پذیرفته و از آنان تقلید کند.
آخرین نظرات